سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یار امام زمان (عج)

صفحه خانگی پارسی یار درباره

شهید مدافع حرم حامد کوچک زاده:

شهید مدافع حرم حامد کوچک زاده:گل تقدیم شما


  باور کنید که جنگ هست و

جنگ امروز بسی سخت‌تر و دشوارتر از دفاع هشت ساله میباشد.

دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان

درحال حمله به مرزهای #اعتقادی و #ایمانی ماست.

حرکتی کنید.


\نوجوانی شهیدمحمدمعماریان\

"نوجوانی شهیدمحمدمعماریان"

خیلی از کارهای خانه راکه بلد بود،خودش انجام میداد.وقتی هم مانع می شدیم،می گفت:"کجای اسلام آمده که همه کارهای منزل راباید مادر انجام بده؟!"چندماهی رفت کلاس خیاطی؛زود یادگرفت. باباشم براش یه چرخ خیاطی گرفت؛لباس های مردانه می دوخت.کم کم مشتری هم پیدا کرده بود.درآمد هم داشت.پولش روبا مشورت و حساب شده خرج میکرد.

(ماهنامه امتداد،شماره34،ص33)


نوجوانی شهیدحسن آقاسی زاده\

نوجوانی شهیدحسن آقاسی زاده"

به من میگفت:"مادرجان،وقتی من و داداش خونه ایم،درست نیست شما و خواهرم درحیاط را باز کنید؛یامن می روم یا داداش.شاید یه مرد نامحرمی پشت در باشه؛خوب نیست صدای شما را نامحرمی بشنوه." خیلی حساس بود.با اینکه ماخودمان رعایت می کردیم اما همیشه حواسشبود، مخصوصابه خواهرش.

(شهاب،ص24)


\نوجوانی شهیدسیدحسین علم الهدی\

"نوجوانی شهیدسیدحسین علم الهدی"

مصری ها دراهوازسیرک زده بودند. پاتوق آدم های بی بندوبارو فاسد. هدفشان،منحرف کردن بچه های مردم بود.کسی هم به فکر نبود. اون موقع حسین،چهارده سالش بودکه چندنفراز دوستای مثل خودش رو جمع کرد،رفتند شبانه چادر سیرک رو آتیش زدندوبساط مصری ها را جمع کردند. سال ها بودمسیردور زدن دسته های عزاداری،از میدانی بودکه وسط آن مجسمه شاه نصب شده بود. سالی که مسئولیت هیئت با حسین بود، گفت:"مسیرحرکت،باید عوض بشه."علتش را که پرسیدند،گفت:"ما نمی خواهیم دسته های عزاداری امام حسین(ع) دورمجسمه شاه بگردند!"ازهمان سال،دیگه مسیرعوض شد. مامورهای ساواک دربه در دنبالش بودند.وقتی گرفتنش، خشکشون زده بود؛باورشان نمی شدکار یک بچه سیزده-چهارده ساله باشد.

(ماهنامه امتداد،شماره3و4،ص23)


مکارم الاخلاق در 10 روایت: آیا ما این گونه هستیم؟!

1پیامبر صلى الله علیه و آله:


 إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ.

چنین است و غیر از این نیست که من براى به کمال رساندن کرامت های اخلاقی مبعوث شده ام.

مکارم الاخلاق ص 8


1-امام على علیه السلام:

عَلَیْکُمْ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا رِفْعَةٌ وَ إِیَّاکُمْ وَ الْأَخْلَاقَ الدَّنِیَّةَ فَإِنَّهَا تَضَعُ الشَّرِیفَ وَ تَهْدِمُ الْمَجْدَ.

به مکارم اخلاق پایبند باشید که آن مایه سربلندى است و از اخلاق پَست دورى کنید که آن انسانهاى شریف را پَست و بزرگوارى را از بین مى برد.

تحف العقول ص 215


3- امام على علیه السلام:

نَزِّهْ عَنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ نَفْسَکَ وَ ابْذُلْ فِی الْمَکَارِمِ جُهْدَکَ تَخْلُصْ مِنَ الْمَآثِمِ وَ تُحْرِزِ و الْمَکَارِمَ.

خودت را از هر پَستى پاک کن، و در راه مکارم اخلاق نهایت کوشش خود را به کار گیر تا از گناهان برهى و مکارم را بدست آورى.

تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 240 ، ح 4862


4- امام على علیه السلام:

 لَوْ کُنَّا لَا نَرْجُو جَنَّةً وَ لَا نَخْشَى نَاراً وَ لَا ثَوَاباً وَ لَا عِقَاباً لَکَانَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَطْلُبَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ فَإِنَّهَا مِمَّا تَدُلُّ عَلَى سَبِیلِ النَّجَاح‏

اگر هم به بهشت امید (و باور) نمى داشتیم و از دوزخ نمى هراسیدیم و پاداش و کیفرى در میان نمى بود باز شایسته بود که در طلب مکارم اخلاق برآییم، زیرا که راه موفقیت و پیروزى در تحصیل مکارم اخلاق است.

مستدرک الوسایل ج 11 ، ص 193 ، ح 12721


5- امام صادق علیه السلام:

وَقَد سُئِلَ عَن مَکارِمِ الخلاقِ: اَلعفوُ عَمَّن ظَلَمَکَ وَصِلَةُ مَن قَطَعَکَ وَ إعطاءُ مَن حَرَمَکَ وَ قَولُ الحَقِّ وَ لَو عَلى نَفسِکَ؛

 درباره مکارم الاخلاق سئوال شد، فرمودند: گذشت از کسى که به تو ظلم کرده، رابطه با کسى که با تو قطع رابطه کرده، عطا به آن کس که از تو دریغ داشته است و گفتن حق اگر چه بر ضد خودت باشد.

منهاج البراعه(خوئی) ج 6 ، ص 218


6- امام على علیه السلام:

 لَا تَکْمُلُ الْمَکَارِمُ إِلَّا بِالْعَفَافِ وَ الْإِیثَار

مکارم اخلاق به کمال نمى رسد، مگر با پاکدامنى و از خود گذشتگى.

تصنیف غررالحکم و درالکلم ص 256 ، ح 5418


7- امام على علیه السلام:

إذا رَغِبتَ فِى المَکارِمِ فَاجتَنِبِ المَحارِمَ؛

اگر خواهان مکارم و بزرگوارى ها هستى از حرام ها دورى کن.

تصنیف غررالحکم و درالکلم ص 317 ، ح 7317


8- امام صادق علیه السلام:

 إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى خَصَّ رَسُولَ اللَّهِ [رَسُولَهُ‏] بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ فَامْتَحِنُوا أَنْفُسَکُمْ فَإِنْ کَانَتْ فِیکُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ ارْغَبُوا إِلَیْهِ فِی الزِّیَادَةِ مِنْهَا فَذَکَرَهَا عَشَرَةً الْیَقِینَ وَ الْقَنَاعَةَ وَ الصَّبْرَ وَ الشُّکْرَ وَ الْحِلْمَ وَ حُسْنَ الْخُلُقِ وَ السَّخَاءَ وَ الْغَیْرَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمُرُوءَةَ.

خداى تبارک وتعالى رسول خدا صلى الله علیه و آله را به مکارم اخلاق مخصوص گردانید. پس شما نیز خود را بیازمایید، اگر این صفت ها در شما بود خداى عزوجل را سپاس گویید و از او این مکارم را بیشتر بخواهید. ـ سپس آن ده خصلت را برشمردند ـ : یقین، قناعت، صبر، شکر، بردبارى، خوش اخلاقى، سخاوت، غیرت، شجاعت و جوانمردى.

امالی(صدوق) ص 221 ، ح 8


 9- امام صادق علیه السلام:

لِجَرّاحِ المَدائِنىِّ :  أَ لَا أُحَدِّثُکَ بِمَکَارِمِ الْأَخْلَاقِ الصَّفْحُ عَنِ النَّاسِ وَ مُوَاسَاةُ الرَّجُلِ أَخَاهُ فِی مَالِهِ وَ ذِکْرُ اللَّهِ کَثِیراً.
                      

به جرّاح مدائنى فرمودند: آیا به تو بگویم که مکارم اخلاق چیست؟ گذشت کردن از مردم، سهیم کردن برادر (دینى) در مال خود و بسیار به یاد خدا بودن.

وسایل الشیعه ج 15 ، ص 199 ، ح 20273



10- امام صادق علیه السلام:

 الْمَکَارِمُ عَشْرٌ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَکُونَ فِیکَ فَلْتَکُن‏ ... صِدْقُ الْبَأْسِ وَ صِدْقُ اللِّسَانِ وَ أَدَاءُ الْأَمَانَةِ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ إِقْرَاءُ الضَّیْفِ وَ إِطْعَامُ السَّائِلِ وَ الْمُکَافَأَةُ عَلَى الصَّنَائِعِ وَ التَّذَمُّمُ لِلْجَارِ وَ التَّذَمُّمُ لِلصَّاحِبِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَیَاءُ.

مکارم ده تاست: اگر مى توانى آنها را داشته باش ... : استقامت در سختى ها، راستگویى، امانتدارى، صله رحم، میهمان نوازى، اطعام نیازمند، جبران کردن نیکى ها، رعایت حق و حرمت همسایه، مراعات حق و حرمت رفیق و در رأس همه، حیا.


چرا خدا توبه را آفرید؟

قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسکم لا تقنطوا من رحمة الله إن الله یغفر الذنوب جمیعا

در نگاه اول سوال قشنگی است وباید جواب داده شود.راستی چرا خدا باب توبه را گشود که من به امید توبه گناه کنم.بردران یوسف به امید توبه پیامبر را در چاه انداختند.بنی اسرائیل به امید توبه پیامبران را کشتند.کوفیان به امید توبه آمدند کربلا و.....

چرا همان موقع که گناه کردم خدا من را رسوا نساخت که دیگر گناه نکنم؟وخیلی سوالات دیگر.حال پاسخی کوتاه به این همه پرسش

1- هدف از خلقت تربیت است یعنی همان رسیدن به سعادت.این تربیت فقط با رفاقت با خدا حاصل می شود ولی از آن طرف برخی موانع برای این رفاقت وجود دارد.دشمن قسم خورده ای به نام شیطان(قال فبعزتک لأغوینهم اجمعین)میخواهد پیوند رفاقت با خدا را پاره کند.وخدا باب توبه را گشود برای پیوند مجدد.شیطان گفت: لا خرجت من قلب إبن آدم مادام فیه الروح(از قلب بنی آدم تازمانی که روح دارد خارج نخواهم شد)خدا فرمود بعزتی لا حجبت  عنه التوبة مادام فیه الروح(تازمانی که روح در بدن دارد مانع توبه او نخواهم شد)یعنی تا آخرین لحظه هم خدا فرصت برقراری دوستی را به انسان میدهد.انسان وقتی بیمار می شود نیاز به طبیب دارد واگر بیماری سخت تر شد نیاز نیز بیشتر می شود.پس اولین دلیل این است که خدا می خواهد رفاقتش را با ما حفظ کند.یعنی مارا حفظ کند.(اللهم إنی أسئلک باسمک یاشفیق ویا رفیق ) دعای جوشن کبیر

2- خدا عاشق بنده های خودش است. وعشق خدا به بنده هایش بیشتر از عشق بنده به خدا وبلکه بیشتر از عشق مادر به فرزند شیرخوارش است.

حدیث قدسی: لو علم المدبرون کیف اشتیاقی بهم لماتوا شوقاً إلیّ وتفرقت اوثالهم( اگر بنده های گنه کارمن آنهایی که به من خدا پشت کرده اند بدانند که من چقدر مشتاق آنها هستم از شدت خوشحال می میرند)میزان الحکمه ج4 ص 2797

"""""" : یا عیسی کم أُطیل النظر وأُحسِنُ الطلب والقوم لایرجعون( ای عیسی چقدر منتظر باشم وچشم به راه ولی از بنده ها کسی بر نمیگردد)

""""": یا بنی آدم إنا أبعدنا إبلیس لأنه لم یسجد لک فکیف حالفته وهجرتنی(بنی آدم ما شیطان را از خود راندیم چون به تو سجده نکرد پس چگونه با او رفاقت می کنی وما را ترک کرده ای؟)

شیطان که خدا را عبادت میکرد.إذقال الشیطان للإنسان إُکفر فلما کَفَرَ قال إنی برئٌ منک إنی أَخاف الله رب العالمین(وقتی شیطان به انسان میگوید کافر شو واو کافر می شود شیطان میگوید من از تو بیزارم من از پروردگار عالمیان خوف دارم)

3- اگر خدا توبه را خلق نمیکردشاید دیرتر گناه میکردیم ولی دیگر اصلاح نمیشدیم زیرا امیدی به بخشش نداشتیم.می گفتیم آب که سر بگذرد چه یک وجب چه صد وجب.ماکه جهنمی شدیم پس بیا دنیا را خوش بگذرانیم.اگر خدا همان موقع ما را رسوا می کرد گستاخ تر می شدیم. اگر خدا باب توبه را می بست هیچ گاه امثال  جوان کفن دزد در زمان رسول خدا و حر در کربلا و همسایه ابو بصیر در کوفه ودر زمان امام صادق وبُشر حافی در زمان امام کاظم و وفضیل عیاض ها ورسول ترک ها وهزاران نفری که از بیراهه برگشته ودر مسیر اصلی قرار گرفته اند تربیت نمی شدند.

ودر یک کلام توبه آغوش رحمت الهی است .

امید وارم جوابی که به پرسش اول بحث دادم کافی ومفید باشد.


چهار شکل نفوذ شیطان در زندگی انسان

مهمترین حربه‌های شیطان برای منحرف کردن انسان‌های صالح سبک جلوه دادن قیامت در برابر چشم آن‌ها، سنگین جلوه کردن مال، شبهه‌دار کردن دین و تزیین گناه برای انسان است.

 حجت‌الاسلام ناصر رفیعی (کارشناس مذهبی رسانه): اشکال مختلف نفوذ شیطان در انسان‌ها براساس قرآن کریم متعدد است که می‌تواند زندگی افراد را متأثر از خود کند. یکی از هنرهای مهم مؤمن آسیب‌شناسی به منظور شناخت حربه دشمن است. انسان اگر متوجه نشود که روش دشمن چیست، ممکن است در مسیر ناصحیح گام بردارد.

خود شیطان می‌گوید که به چهار شکل از جلو، پشت سر، سمت راست و سمت چپ برای گول زدن انسان جلو می‌آید. علامه طباطبایی می‌فرمایند که منظور از این امر حرکت حسی نیست اینکه واقعا شیطان از چپ و راست ما را تحت تأثیر قرار دهد بلکه منظور حرکت معنوی است.

به همین دلیل هم هست که امام باقر(ع) در تفسیر آیه 17 سوره اعراف می‌فرمایند که شیطان از جلو به انسان یورش می‌برد، یعنی معاد، قیامت،‌ جهنم و قبر را برای انسان سبک جلوه می‌دهد این یکی از روش‌های شیطان است که باور به معاد را در برابر انسان ضعیف می‌کند.

 

بنابراین این انسان همه وجودش اضطراب می‌شود و بی ایمان از دنیا می‌رود، لذا به همین دلیل است که می‌گوید هنگام موت دعای عدیله خوانده شود، چرا که خیلی‌ها موقع مرگ از ایمان عدول می‌کنند یا حتی توفیق گفتن یک لااله‌الاالله را نمی‌یابند!

در هر صورت اگر اعتقاد به معاد زیاد شود، کسی در جامعه دروغ نمی‌گوید،‌ حقه‌بازی نمی‌کند،‌ کلاه سر دیگری نمی‌گذارد چرا که می‌داند به زودی نتیجه آن را می‌بیند. ائمه ما خیلی از این روش استفاده می‌کردند. به طور مثال متوکل عباسی که از کافرترین خلفای عباسی بود و 15 سال بر اریکه قدرت نشست و شیعیان را کشت در یک مجلس لهو و لعب خود امام هادی (ع) را دعوت کرد و به ایشان شراب تعارف کرد و از ایشان خواست تا شعری بخوانند،‌امام هم شروع به خواندن شعری درباره قیامت کرد که اشک در چشم همه حلقه زد و شراب خوری‌ها کنار گذاشته شد!

در هر صورت اگر اعتقاد به معاد زیاد شود، کسی در جامعه دروغ نمی‌گوید،‌ حقه‌بازی نمی‌کند،‌ کلاه سر دیگری نمی‌گذارد چرا که می‌داند به زودی نتیجه آن را می‌بیند

متأسفانه دنیای امروز اسلام و در مهد نزول قرآن در مکه و مدینه شاهد آدم کشی و وحشیانه‌ترین اعمال در برابر مظلوم یمن هستیم.

مرحوم آقاشیخ عبدالکریم حائری که پانزده سال با فقر و نداری دوران رضاشاه حوزه علمیه قم را چرخاند و شاگردان برجسته بسیاری تربیت کرد،‌ روزی به دعوت دوستی به باغشان اطراف اراک رفت، کارگری برای ایشان انگور تازه آورد اما ایشان از خوردن امتناع کردند، صاحب باغ بسیار قسم خوردند که مالشان حلال است و خمس و زکات می‌دهند،‌اما ایشان باز هم نخوردند و بعد مشخص شد که کارگر از باغ همسایه انگور آورده بودند! اینها همان گام‌های شیطان برای انسان‌های صالح است.

دومین گام شیطان به تعبیر امام باقر(ع) جمع آوری اموال،‌ بخل ورزیدن در مصرف آن و در نهایت سنگین جلوه کردن مال برای انسان است، نکته سوم شبهه در دین و چهارم که بسیار هم خطرناک است، تزیین گناه برای انسان است که باید در رعایت اینها کمال دقت را داشته باشیم.